تقریباً دوسال پیش بود که مجلس با تصویب یک قانون اقدام به کاهش تعرفه ی واردات خودرو نمود که به دلیل عجز و لابه ی خودروسازان به مقام معظم رهبری، ایشان ضمن این که از مجلس خواست تا فرصتی دیگر به خودروسازان بدهند، لزوم افزایش بهره وری و کیفیت و در مقابل کاهش قیمت تمام شده ی خودرو را خاطر نشان کردند ولی هم اکنون با بیش از چند دهه از فعالیت خودروسازان داخلی و علی رغم این که شاهد توانمند شدن خودروسازان داخلی لااقل به اذعان خودشان و آمار فروش شان هستیم اما انصاف این صنف نسبتاً دولتی نه تنها برای مردم کشورشان بیشتر نشده است، بلکه همچنان این بازار انحصاری را محملی برای مکیدن خون مردم فرض کرده اند.
دیگر آن زمان که صنعت خودروسازی نمی توانست محصولاتش را در داخل بفروشد گذشته است، اکنون خودروهای ساخت داخل کشور در خارج از کشور به فروش می رسند و همین تولید کننده به قیمت فروشی کمتر از نصف فروش در داخل، در حال کسب منفعت است. اکنون دیگر آن زمان که صنعت خودروسازی را باید به مانند طفلی بزرگ می کردیم گذشته است، اکنون جوانی برنا شده است و این جوان برنا الان وظیفه دارد مردمی را که سالهاست تحملش می کنند را پاس بدارد. اکنون من نمی توانم بپذیرم محصولی را که در خاک کشورم و با دست و بازوی هم وطنانم ساخته می شود را به چند برابر قیمت مصرف کننده ی خارجی بخرم و احساس استحمار نداشته باشم.
شاید آن زمان که قیمت خودرو گران تر از همه جای دنیا بود، به این توجیه که در عوض قیمت سوخت از همه جا ارزان تر است می شد این احساس را نداشت اما اکنون که یک گام از سه گام آزادسازی قیمت سوخت برداشته شده است، انصاف نیست که قیمت خودرو همان قیمت زمان بنزین 100 تومانی باشد. انصاف این نیست که خودروسازی که به بهای منفعت و تجربه ی او سوار هر چه ساخته است شده ایم، اکنون به جای کاهش قیمت، به هربهانه ای دنبال افزایش قیمت باشد. اکنون که هر کوچه و محله و خانواده به خاطر ناایمن بودن محصولات همین تولید کنندگان که ابتدایی ترین ملزومات ایمنی روز دنیا را نیز آبشن معرفی می کنند، بی تلفات نیست، رسم جوانمردی این است که مجلس و دولت مطالبه ی رهبری از این صنعت را مورد بازرسی و نظارت قرار دهند، چرا باید در کشوری که رهبری تمام نهادهای خود را از نظارت مجلس مستثنا ندانسته است، صنعتی که با جان و مال مردم سروکار دارد این گونه به کنج امنی خزیده باشد و با کاهش و افزایش تولید، بازار عرضه و تقاضا و قیمت را به انحصاری ترین حالت دچار تنش نماید.
همین صنعتی که پول خودرو را چند ماه زودتر از مردم می ستاند، پرداخت پول قطعه ساز را چند ماه که بعضاً به سال هم می رسد، به تأخیر می اندازد و اینچنین است که صنایع خودروسازی جزء بحرانی ترین صنایع کشورند و حال این که بازار خودروسازان داغ ترین و انحصاری ترین و امن ترین بازار کشور است. گویی صنعت خودروسازی ما نمی خواهد و نمی خواهد و نمی خواهد اصلاح شود، این گونه این صنعت شده است یک نماد نامبارک از یک صنعت دولتی کشور که با بهره بردن از بزرگترین رانتهای کشور، بیشترین نارضایتی را بین مردم و حتی صنعتگران دیگر (به خصوص صنایع قطعه سازی) ایجاد نموده است، خواسته ی ما این نیست که خودروساز داخلی تحت فشار رقابت با محصولات خارجی نابود شود، اما انصاف نیست که حتی به حد توانش هم نخواهد به کام مردم گام بردارد.
اکنون این صنعت در حالی که از بنیه و توان رقابتی خوبی برخوردار است، با انحصارطلبی اش موجب شده است تا هم مصرف سوخت در کشور بالا برود، هم تعداد تلفات سوانح رانندگی ما دارای رتبه ی جهانی باشد، هم نارضایتی پنهان از وضعیت اقتصادی و نفوذ رانتخواران را بین مردم ایجاد کند و اینچنین به جای این که مردم ما از این صنعت قوی وطنی خود احساس غرورملی کنند، متأسفانه مورد تحقیر هستند.
امسال سال تولید ملی است و احترام به تولید ملی برای صنایعی که تحت واردات بی رویه محصولات مشابه در حال له شدن هستند، نباید ما را دچار دلسوزی نابجا برای کسانی کند که برای جان و مال مردم، آبروی نظام و امر رهبری هیچ احترامی قائل نیستند، وقت آن است که این صنعت برنا و تنومند که محصولاتش در چند قاره بازار دارد، یادگیرد که مردم کشورش از همه جای دنیا بیشتر قابل احترامند و این که حقی بسیار بیشتر از یک مشتری معمولی به گردن خودروسازان دارند.
منبع : سلمان علی ع
موضوع مطلب : یادداشت دوستان